پژواک اندیشه

کارگزاران حکومت

دوشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۰ ب.ظ

کارگزارانحکومت

(بخشی از کتاب: قانون اساسی و منشور مدیریت حکومت علوی)

 کارگزار، یا عمال، اصطلاحی رایج در فرهنگ حکومتی و عامل، مفرد اصطلاح عمال است.

 درمعنایلغویعاملگفتهاند:

کسی که امور شخص را در مال، ملک و کار او بر عهده گیرد و متولی آن باشد و از همین رو به مسؤول دریافت زکات، عامل گویند(لسان‌العرب، جلد 9، 400).

بنابراین، کارگزار یعنی مباشر و مسؤولی که از طرف شخصی برای اموال و دیگر امور وی برگزیده شود. کارگزار افراد را به کار می‌گمارد، کشاورزان را بازخواست می‌کند و امور مالی را بر عهده می‌گیرد. کارگزار نماینده حاکم اسلامی است که مسؤولیت‌هایی را از طرف وی در امور اجتماعی، سیاسی و نظامی عهده‌دار می‌شود؛ از این رو باید امین حاکم اسلامی و مورد اطمینان باشد.

واژه کارگزار را می‌توان مترادف کارمند دولت دانست که از سوی مسؤولان حکومت یا نمایندگان آنان برگزیده می‌شود و استانداران، فرمانداران، گردآوران زکات و مالیات و نیز دیگر افرادی را که حاکم تعیین می‌کند، در برمی‌گیرد(ذاکری، علی اکبر، اخلاق کارگزاران، 14).

2- کارگزارانحکومت

گزینش کارگزار از سوی حاکم اسلامی با شرایط و ویژگی‌هایی همراه است که باید با کار او تناسب داشته باشد. زمانی که حضرت یوسف(علیه‌السلام) پیشنهاد می‌کند تا در سال‌های قحطی، امور دارایی کشور مصر را بر عهده گیرد، دو صفت برجسته یعنی توانایی نگهداری اموال و آگاهی به کارها را برای خود بیان می‌کند:

قالَ اجعَلنی عَلی خَزائِنِ الاَرضِ اِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ.(قرآن کریم، سوره یوسف، آیه 55)

او(یوسف) گفت:

مرا بر دارایی‌های کشور مسلط ساز زیرا من، هم آن‌ها را حفظ می‌کنم و هم به کارگیری آن‌ها آگاهی لازم را دارم.

و آنگاه که دختر شعیب، حضرت موسی(علیه‌السلام) را برای کار نزد پدر می‌برد، بر توانایی و امانت داری وی تکیه می‌کند:

یا أَبَتِ إستَأجِرهُ اِنَّ خَیرَمَنِ استَأجَرتَ القویٌّ الاَمینُ.(قرآن کریم، سوره قصص، آیه 26)

ای پدر، او را اجیر خود کن، زیرا بهترین کسی که می‌توانی اجیر کنی کسی است که توانا و امانت‌دار باشد، و او چنین است.

در آیات فوق، شرایط کارگزاران، متناسب با وظیفه‌ای که بر دوش دارند، بیان شده است. شرایط کلی برای گزینش کارگزار به دو دسته قابل تقسیم است:

1-‌ شرایطبایسته

2-‌ شرایطشایسته

شرایط بایسته و لازم، ویژگی‌هایی است که بدون آن نمی‌توان شخصی را برای سمتی برگزید.

شجاعت برای ارتش، عدالت برای حاکم، عدل و عدم عصبانیت برای قاضی، از شرایط بایسته است؛ از این رو نقل شده است که امام علی(علیه‌السلام) در همان روزی که ابوالأسود دُئلی را برای قضاوت برگزیده بودند، او را عزل کردند. ابوالأسود پرسید: چرا مرا عزل کردی؟ به خدا سوگند خیانت نکرده‌ام و به من خیانت نشده است [فریب نخورده‌ام].

حضرت فرمودند: به من خبر رسیده که هنگام محاکمه، سخن گفتن تو از دو طرف دعوا بلندتر است(قریشی، محمد بن اخوه، معالم القریه فی احکام الحسبه، 300).

شرایط شایسته، شرایط کمال برای انتخاب اصلح و برتر است که برای اعمال مدیریت موفق از آن بهره برده می‌شود.

حضرت علی(علیه‌السلام) در عهد نامه مالک اشتر، مردم را به هفت گروه تقسیم کرده که چهار گروه آغازین را کارگزاران حکومتی تشکیل می‌دهند:

1-‌ نظامیان

2-‌ دبیران

3-‌ قاضیان

4-‌ کارگزارانشهرها

آن‌گاه شرایط شایسته و بایسته گزینش این چهار گروه را بیان و شیوه برخورد با سه طبقه دیگر را که مردم خراج‌پرداز، بازرگانان و ضعیفانند اراده کرده است(ذاکری، علی اکبر، اخلاق کارگزاران، 15 و 16).

3-‌ اخلاقکارگزاران

حضرت علی(علیه‌السلام) رفتار کارگزاران در سطوح مختلف را زمینه اصلی حاکمیت اخلاق سیاسی و تأمین شدن غایت حکومت اخلاقی می‌داند. از این رو، کارگزارانش را به رعایت حدود الهی و تقوا فرا می‌خواند. امام علی(علیه‌السلام) تقوا را به عنوان دژ مصونیت اولیای خداوند این‌گونه توصیف می‌کند:

«تقوای الهی، اولیای خدا را در حمایت خود قرار داده، آنان را از تجاوز به حریم منهیات الهی باز داشته و ترس از خدا را ملازم دل‌های آنان قرار داده است تا آن‌جا که شب‌هایشان را بی‌خواب و روزهایشان را بی‌تاب گردانیده است»( نهج‌البلاغه، خطبه 157).

از منظر امام علی(علیه‌السلام)، تقوا دژی مستحکم و نفوذ‌‌ناپذیر و بهترین توشه‌ آخرت است:

«همانا تقوا کلید درستی و توشه‌ قیامت و آزادی از هر بندگی و نجات از هر تباهی است»(نهج‌البلاغه، خطبه 16).

با توجه به این امر در مرحله اول بیش از همه خود را به تقوا فرا می‌خواند و در عین حال خود را کاملاً مقید به آن معرفی می‌کند.

«همانا درستی کردار خویش را ضمانت می‌کنم و عهد خود را در گرو گفتار خویش قرار می‌دهیم. اگر عبرت‌های گذشته برای یک شخص آیینه قرار گیرد، تقوا جلوی او را از فرو رفتن در کارهای شبهه‌ناک می‌گیرد. به خدا سوگند، کلمه‌ای از حق را نپوشاندم و دروغی بر زبان نیاوردم»(همان منبع).

در مرحله دوم، امام(علیه‌السلام) زمامداران خویش را بیش از دیگران به تقوا سفارش می‌کند و آنان را به رعایت پرهیزگاری سزاوارتر می‌داند.

بهطورمثالدرنامهحضرتبهعثمانبنحنیفآمدهاست:

«آگاه باش که هر پیروی را پیشوایی است که از او پیروی می‌کند و از نور دانش او روشنی می‌گیرد. بدان که پیشوای شما بسنده کرده است از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان را خوراک خویش قرار داده. بدانید که شما چنین نتوانید کرد؛ لیکن مرا یاری کنید به پارسایی و پاکدامنی و درستکاری. به خدا، از دنیای شما زری نیندوختم و از غنیمت‌های آن ذخیرت ننمودم و بر جامه کهنه‌ام نیفزودم»(نهج‌البلاغه، نامه 45).

حضرت از همه والیان خویش می‌خواست از خدا و عذاب آخرت بترسند و در برابر زخارف دنیوی فریفته نشوند.

در نامه ارزشمند ایشان به مالک اشتر چنین می‌خوانیم:

«او را فرمان می‌دهد به ترس از خدا و مقدم داشتن طاعت خدا بر دیگر کارها، و پیروی از آن‌چه در کتاب خود فرموده از واجب و سنت‌ها که کسی جز با پیروی کردن آن، راه نیک‌بختی را نپیمود و جز با نشناختن و ضایع ساختن آن بدبخت نبود؛ و این‌که خدای سبحان را یاری کند به دل و دست و زبان، که او یاری هر که او را یار باشد پذیرفته است و ارجمندی آن‌کس که او را ارجمند سازد به عهده گرفته»(‌نهج‌البلاغه، نامه 53).

با توجه به این تأکیدات امام(علیه‌السلام)، معلوم می‌شود حضرت برای زمامداران، اخلاق ویژه‌ای را قائل نیست مگر این‌که والیانش با تقوا و پرهیزگاری مأنوس باشند. در واقع، منشأ این بینش علی(علیه‌السلام) عبودیت محض خداوند است؛ عبودیتی که در هیچ مقامی فراموش نمی‌شود و در مقام خلافت و زعامت بیش‌تر مورد تأکید قرار می‌گیرد، زیرا که در این مقام، زمینه ستمگری و فساد بیش‌تر است. افزون بر این، حضرت علی(علیه‌السلام) خلفاء را الگوی مردم می‌دانند و تقوای زمامدار را عامل پاکی و درستکاری مردم و ستم حاکم را زمینه‌ساز ستم و فساد همگانی می‌شمارد(رنجبر، مقصود، اخلاق سیاسی، 40 و41).

علی‌ایحال با توجه به تعریف ارائه شده از کارگزاران و معنای لغوی و مصطلح آن، اشاره‌ای موجز و اندک به معنا و تعریف کارگزاران حکومتی، به ارائه منشور مدیریتی کارگزاران حکومتی که در لسان امیرمؤمنان(علیه‌السلام) و در پیام حکومتی خویش به فرماندار مصر، مالک اشتر صادر فرمودند و از آن به عنوان «منشور مدیریت و قانون اساسی حکومت علوی» نیز می‌توان نام برد اشاراتی می‌نماییم و با توضیحی مبسوط‌تر به تشریح این منشور علوی که در آن سیمای کارگزاران حکومتی به‌خوبی و زیبایی ترسیم گردیده، نگاهی از روی تدبر و درس‌آموزی خواهیم انداخت و به درستی هر چه تمام‌تر در همه ابعاد و زوایای زندگانی خویش به‌کار خواهیم گرفت، انشاءالله.


بخشی از کتاب: قانوناساسیومنشورمدیریتحکومتعلوی

نویسنده : رضاتقیآبادی

ناشر : انتشاراتنظری

http://www.nashrenazari.com/index.php?route=article/article&article_id=385


استفاده با ذکر منبع بلااشکال است. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۲۶
ژورنالیست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی